اولین صندوق تامینی که تا به حال تشکیل شد توسط آلبرت وینسلو جونز در سال 1949 بود، زیرا استراتژی اصلی سرمایه گذاری، پذیرش سرمایه گذاری های دارای سهام محافظت شده بود. وینسلو با "حذف" - عمل حذف ریسک در برخی سرمایه گذاری ها با سرمایه گذاری در سرمایه گذاری دیگر - توانست مقدار معینی از ریسک بازار را حذف کند. بهطور قابلتوجهی، بسیاری از ایدههایی که او بیش از پنجاه سال پیش ارائه کرد، برای صنعت صندوقهای تامینی امروزی اساسی هستند.
جونز ساختار صندوق خود را طوری تنظیم کرد که از مقررات SEC شرح داده شده در قانون شرکت سرمایه گذاری در سال 1940 مستثنی باشد. این به صندوق جونز امکان داد تا از طیف وسیع تری از تکنیک های سرمایه گذاری، از جمله فروش کوتاه، اهرم، و تمرکز (به جای تنوع) پرتفوی خود استفاده کند.. جونز پول خود را در این شراکت متعهد کرد و پاداش خود را به عنوان کارمزد مشوق عملکرد، 20٪ از سود قرار داد. هر دو روش همسویی سود بین مدیر و سرمایه گذار خارجی را تشویق می کنند و امروزه توسط اکثر صندوق های تامینی مورد استفاده قرار می گیرند.
جونز اولین کسی بود که تکنیکهای کوتاهسازی و اهرمی را که در معرض ریسک قرار میدهند ترکیب کرد و در عوض از آنها برای محافظت در برابر حرکات بازار و کاهش خطرپذیری خود استفاده کرد. او یک انتخاب کننده سهام عالی بود، اما یک تایمر ضعیف در بازار بود. به همین دلیل است که او با استراتژی خنثی بازار یعنی داشتن موقعیت های خرید و فروش برابر راحت بود. استراتژی کوتاهمدت جونز به انتخاب سهام استثنایی پاداش داد و سبد سهامی را ایجاد کرد که واکنش کمتری به هجومهای کل بازار نشان داد. او همچنین از سرمایه ای که از فروش کوتاه مدت در دسترس بود به عنوان اهرمی برای سرمایه گذاری اضافی استفاده کرد. جونز در ادامه همچنین مدیران دیگری را استخدام کرد و اختیارات را برای بخشهایی از صندوق تفویض کرد و بنابراین صندوق تامینی چند مدیره را راهاندازی کرد. رویکرد چند مدیر بعداً به اولین صندوق صندوق های تامینی تبدیل شد.
پس از مقاله ای در مجله فورچون در سال 1966 که به صندوق جونز و عملکرد قابل توجه آن در مقابل سایر صندوق های سرمایه گذاری اشاره می کرد، صندوق های تامینی به زودی رشد کردند و به شهرت رسیدند. در اواسط دهه 1960، صندوق جونز هنوز فعال بود و شروع به الهام بخشیدن به تقلیدها کرد، برخی از مدیران سرمایه گذاری که زمانی برای جونز کار می کردند. یک گزارش SEC 140 صندوق تامینی زنده را در سال 1968 مستند کرد. این مقاله به طور موقت سرمایهگذاران را در مورد صندوقهای تامینی مجذوب کرد، اما محبوبیت آنها از بین رفت زیرا سرمایهگذاران قربانی بازارهای نزولی 1969-70 و 1973-4 شدند. در طول بازار نزولی، S&P 500 یک سوم کاهش یافت. وجوه دارای استراتژی های اهرمی سوگیری طولانی به دلیل تکنیک های ناکافی کاهش ریسک آسیب دیدند. در نتیجه، بسیاری از صندوق های تامینی از کار افتادند و محبوبیت صندوق های تامینی در 10 سال آینده کاهش یافت.
یک دهه بعد (1986)، صندوق بدنام ببر رابرتسون بار دیگر علاقه مردم را به صندوق های تامینی جلب کرد. صندوق ببر یکی از چندین صندوق به اصطلاح کلان جهانی بود که بر اساس ارزیابی شرایط کلان اقتصادی و سیاسی جهانی، سرمایه گذاری های اهرمی در اوراق بهادار و ارز انجام داد. این صندوق پس از تمام هزینه ها به مدت 6 سال به بازده سالانه مرکب 43 درصدی دست یافت. صندوق رابرتسون با نشان دادن گسترش سریع صندوق های تامینی برای بیش از 10 سال تا سال 1997، تاثیر زیادی بر تبلیغات صنعت صندوق های تامینی داشت. صندوق های تامینی به دلیل سودآوری خود مورد تحسین قرار گرفتند و به دلیل تاثیر بی ثبات کننده ظاهرا بر بازارهای مالی جهانی مورد انتقاد قرار گرفتند.
در سال 1992 در جریان بحران مکانیزم نرخ ارز اروپا، صندوق کوانتومی جورج سوروس، یکی دیگر از صندوق های تامینی کلان جهانی، بیش از یک میلیارد دلار از کوتاه کردن پوند انگلیس درآمد کسب کرد. در جریان بحران ارزی «سرایت آسیایی» در جولای 1997، بات تایلند 23 درصد سقوط کرد. صندوق کوانتوم بات را کوتاه کرده بود و در آن ماه 11. 4 درصد افزایش یافت. داستانهای موفقیتآمیز مشابه جذابیت و جذابیت مرتبط با صندوقهای تامینی را افزایش داد، اما همچنین به دلیل بهرهمندی از هرج و مرج بازار مالی و کمک به آن، شهرت پیدا کرد.
با افزایش تعداد صندوق های تامینی، بسیاری از استراتژی های معاملاتی صندوق های تامینی جدید همراه با آن تکامل یافتند که شامل استفاده از ابزارهای مشتقه بود. بسیاری از سرمایه گذاران از استراتژی های سرمایه گذاری فراتر از پوشش ریسک استفاده می کردند. برای پیچیده تر شدن مسائل، با توسعه استراتژی های صندوق های تامینی، استراتژی سایر انواع صندوق ها نیز توسعه یافت. سایر صندوق ها نیز شروع به استفاده از استراتژی پوشش سرمایه وینسلو کردند. بنابراین پوشش ریسک دیگر منحصر به صندوق های تامینی نبود.
امروزه، کلمه "هج" در صندوق های تامینی به یک نام اشتباه تبدیل شده است، بیشتر به یک زمینه تاریخی که از آلفرد وینسلو آمده است تا توصیفی مناسب.
در حالی که افراد دارای ارزش خالص بالا منبع اصلی سرمایه هستند، صندوق های تامینی در بین سرمایه گذاران نهادی و خرد محبوبیت بیشتری پیدا می کنند. وجوه وجوه و سایر محصولات مرتبط با صندوق های تامینی به طور فزاینده ای برای سرمایه گذاران خرد در برخی حوزه های قضایی عرضه می شود.
در مجموع، تعدادی از عوامل پشت افزایش تقاضا برای صندوق های تامینی وجود دارد.
روند صعودی استثنایی در بازارهای سهام ایالات متحده در طول دهه 90 باعث افزایش پرتفوی سرمایه گذاری شد. این امر باعث می شود که هم مدیران صندوق و هم سرمایه گذاران از اهمیت تنوع بیشتر آگاه شوند. صندوق های تامینی به عنوان یک "پرچین" طبیعی برای کنترل ریسک نزولی در نظر گرفته می شوند زیرا آنها از استراتژی های سرمایه گذاری عجیب و غریب استفاده می کنند که انتظار می رود بازده هایی را ایجاد کنند که با طبقات دارایی مرتبط نیستند.
تا همین اواخر، موج رسوایی هایی که به شرکت های آمریکایی ضربه زد و عدم اطمینان در اقتصاد ایالات متحده منجر به کاهش عمومی در بازارهای سهام در سراسر جهان شد. این امر حرکت جدیدی را برای صندوق های تامینی ایجاد کرد زیرا سرمایه گذاران به دنبال بازده مطلق بودند.
رشد تقاضا برای محصولات صندوق های تامینی تغییراتی را در سمت عرضه بازار ایجاد کرده است. چشم انداز ثروت های بالقوه بسیاری از مدیران سابق صندوق ها و معاملات اختصاصی را تشویق کرده است تا خودشان دست به کار شوند و صندوق های تامینی جدید راه اندازی کنند. با ورود صندوق های تامینی به جریان اصلی و تبدیل شدن به "محترم"، تعداد فزاینده ای از بانک ها، شرکت های بیمه، صندوق های بازنشستگی در آنها سرمایه گذاری می کنند.