ذخیره ارزی افغانستان علاقه قابل توجهی را به اواخر جلب کرده است. براساس گزارش های اخیر ، بانک افغانستان (DAB) ، بانک مرکزی ایالت ، حدود 10 میلیارد دلار در قالب اوراق خزانه داری ایالات متحده ، طلای دریایی و سایر سرمایه گذاری ها دارد. با توجه به اینکه بیشتر وجوه در فدرال رزرو ایالات متحده نگهداری می شود و به ارز خارجی می رسد ، آنها تحت تأثیر فروپاشی افغان قرار نگرفتند. از ماه آگوست ، افغانی بیش از 25 ٪ از ارزش خود را در برابر دلار از دست داده است و آن را به "بدترین ارزهای جهان طی شش ماه گذشته" تبدیل کرده است.
نمایندگان دولت طالبان با کمال تعجب ادعا می کنند که باید به بودجه دسترسی داشته باشند. از آنجا که اوضاع موجود در زمین با سرعت نگران کننده ای بدتر می شود ، با این که کشور در آستانه قحطی قرار دارد ، درخواست هایی برای ذخیره مالی در دسترس مردم افغانستان وجود دارد و به اهداف بشردوستانه می پردازد. در همین حال ، در ماه نوامبر ، نیویورک تایمز گزارش داد که وکلا برای قربانیان حملات تروریستی یازده سپتامبر به دادگاه رفته اند تا بیشتر ، اگر نه همه ، از ذخیره ارزهای خارجی افغانستان را وصل کنند.
این آخرین تلاش مبتنی بر احکام پیش فرض به دست آمده علیه طالبان و این واقعیت است که دومی اکنون ادعا می کند "کنترل و مالکیت" دارایی های دولت است. در حالی که هیچ گونه سؤال از حق جبران خسارت قربانیان وجود ندارد ، آیا می توان بودجه متعلق به ایالت افغانستان را برای برآورده کردن داوری که علیه طالبان ارائه می شود ، به طور کلی سؤال دیگری باشد و یکی دیگر از مواردی است که شایسته بررسی دقیق تر است.
احکام علیه طالبان وارد شد
بیست سال پیش ، خانواده ها و نمایندگان حقوقی قربانیان حملات تروریستی یازده سپتامبر اقدامات مدنی را علیه نهادهای مختلف ایالتی و غیر دولتی آغاز کردند. در سال 2012 ، دادگاه منطقه ای ایالات متحده برای منطقه جنوبی نیویورک به گروه شاکیان هاولیش اعطا کرد - همان گروهی که متقاضی ضمیمه دارایی های DAB - 6 میلیارد دلار خسارت (1. 3 میلیارد خسارت جبران کننده و 4. 7 میلیارد خسارت مجازات) است. واداجرای قانون دشوار بود و هنگام صادر کردن این حکم تا حد زیادی نمادین دیده می شد.
ایالت افغانستان به عنوان متهم معرفی نشده بود ، فقط طالبان بودند. این امکان وجود ندارد که دادگاه صلاحیت صلاحیت افغانستان را ادعا کند. قانون مصونیت های حاکمیت خارجی ("FSIA") محدودیت هایی در مورد مصونیت حاکمیت برای "اسپانسر دولت تروریسم" (SST) ارائه می دهد ، اما افغانستان هرگز به این ترتیب ذکر نشده است (در حال حاضر فقط کوبا ، ایران ، سوریه و کره شمالی در لیست هستند)وادتنها ایالتی که حکم هاولیش صادر شد ، جمهوری اسلامی ایران است. با این حال ، تا حدودی گیج کننده ، این حکم به "طالبان ، A/K/A امارات اسلامی افغانستان" اشاره دارد. با این وجود روشن می کند که طالبان جزء "متهمان غیر صبیع" هستند.
در هر صورت ، این که آیا ایالت افغانستان می توانست به طور قانونی مسئولیت حملات مرتکب شده توسط القاعده را بر عهده داشته باشد ، بسیار نامشخص است. ما می دانیم که تحت "دکترین بوش" ایالات متحده اقدامات القاعده را به ایالت هایی که آنها را پناه می برد ، نسبت داد. با این حال ، پرونده نسبت به اعمال القاعده به افغانستان ، خواه طبق ماده 8 یا 11 مقاله ILC ، بدون گسترش قوانین موجود در انتساب ، به سختی قابل انجام است.
پیوست دارایی های افغانستان در سال 2021
در ده سال پس از حكم ، به نظر نمی رسد كه هیچ تلاشی برای تصرف دارایی های افغانستان انجام نشده است. شاکیان هاولیش تلاش های خود را برای ایران متمرکز کردند و دادرسی را در لوکزامبورگ ، انگلیس و ایتالیا آغاز کردند. بهره جمع شده است و مبلغی که اکنون ادعا می شود بیش از 7 میلیارد دلار است.
استراتژی آنها در سال 2021 تغییر کرد. در میان خروج هرج و مرج سربازان آمریکایی ، طالبان پیشرفت سریع کردند و در 15 اوت ، آنها به کابل راهپیمایی کردند. در تاریخ 27 اوت 2021 ، شاکیان هاولیش خواستند که یک قاضی یک مارشال ایالات متحده را هدایت کند تا در فدرال رزرو نیویورک با نوشتن نامه اعدام به خدمت خود بپردازد تا بیشتر وجوهی را که توسط افغانستان سپرده شده است ، که به دست آورده اند ، وصل کنند.
حكم دادگاه ولسوالی آمریكا فرماندهی مارشال ایالات متحده برای خدمت به این مقاله به دارایی "امارات اسلامی افغانستان ، كه طالبان است" اشاره دارد. این نوشتار به یاد می آورد که ، در ماه آگوست ، طالبان "خود را دولت افغانستان اعلام کرد و نام کشور را به امارات اسلامی افغانستان تغییر داد ، که این نیز نام طالبان است".
اگر کمی دقیق تر ، بقیه استدلال به همان اندازه دایره ای است:
وی گفت: "طالبان به عنوان امارات اسلامی افغانستان اکنون کنترل این کشور را که قبلاً به عنوان افغانستان شناخته می شد ، ادعا می کند که قبلاً توسط جمهوری اسلامی افغانستان اداره می شد ، و مدیریت مردم را در مرزهای حوزه قضایی افغانستان [...] فلزی به عهده گرفته است. امارات اسلامی افغانستان ، همچنین ادعای مالکیت و کنترل بر کلیه املاک ، منافع املاک و کلیه حقوق متعلق به دولت سابق جمهوری اسلامی افغانستان ، از جمله کلیه دارایی های متعلق به بانک مرکزی افغانستان است. "
"در نتیجه ، حكم صادر شده علیه طالبان كه هم اكنون امارات اسلامی افغانستان است ، اکنون می تواند علیه هر دارایی و دارایی های متعلق به دولت افغانستان ، از جمله هر دارایی كه در بانک ذخیره فدرال نگهداری می شود ، اجرا شود."
به نظر می رسد که هجوم به شرح زیر است: (1) حكم علیه طالبان (2) اعلام شد كه طالبان اعلام می كند كه دارایی های دولت از خود هستند ، (3) از این رو حكم می تواند علیه دارایی های دولت اجرا شود. منطق آشکارا ناقص است. دارایی های ایالت فقط به این دلیل که دولت شدند ، تبدیل به طالبان نمی شوند. به هر حال دارایی های دولتی "متعلق به" دولت مربوطه "نیست.
مسئولیت دولت برای اعمال یک جنبش شورشی موفق
زبانی که در نوشتار استفاده می شود یادآور منطق پشت ماده 10 (1) مقالات ILC است. این نوشتار از نسبت دادن مسئولیت به دولت متوقف می شود ، اما اشاراتی به طالبان در غلبه بر رژیم قبلی و دولت وجود دارد که باید ادعاهای مطرح شده علیه آنها را پاسخ دهد.
در حالی که پیش فرض عدم پذیرش اعمال شورشیان به دولت وجود دارد ، در جایی که شورشیان در ایجاد یک دولت جدید موفق هستند ، رد می شود. ماده 10 مقالات ILC تصریح می کند که "رفتار یک جنبش شورشی که به دولت جدید یک کشور تبدیل می شود ، تحت قانون بین الملل یک عمل از آن کشور تلقی می شود". این که آیا این قاعده مبتنی بر تداوم ساختاری بین شورشیان و دولت جدید است یا بر لزوم پر کردن شکاف پاسخگویی یا بحث برانگیزتر بر تبلور یک اراده ملی ، پشتیبانی جدی در محاصره پیدا کرده است.
طبق ماده 10 ، یکی از الزامات اساسی وجود استمرار "واقعی و اساسی" بین جنبش و دولت جدید است (تفسیر ماده 10 ، بند 7). در مورد واقعیت های این پرونده ، به نظر می رسد که این امر برآورده می شود.
با این حال ، این که آیا طالبان از وضعیت دولت طبق قوانین بین المللی برخوردار هستند یا خیر ، برای بحث و گفتگو باز است. این یک مسئله عینی است که به شناخت وابسته نیست (اگرچه ممکن است یک عامل مرتبط باشد). به نظر می رسد که طالبان از کنترل مؤثر در قلمرو برخوردار هستند ، یک شرط ضروری اما ممکن است کافی نباشد. همانطور که در یک پست دیگر به خوبی توضیح داده شد: عمل معاصر تمایل دارد به "ادعای معتبر مشروطه برای قدرت بر یک نهاد سیاسی در کنترل مؤثر" تقدیر کند. البته ، در این مورد ، وجود ادعای معتبر قانون اساسی برای قدرت ، یعنی آمروله صالح ، پشتیبانی زیادی دریافت نکرده است. علاوه بر این ، برای استفاده از ماده 10 ، "ملاحظات مشروعیت یا نامشروع بودن منشأ [دولت]" گفته می شود که ناپسند است (تفسیر ماده 10 ، بند 11) و در گذشته کنار گذاشته شده است.
همانطور که Dumberry خاطرنشان می کند ، یک منطقه خاکستری این است که در زمان نسبت دادن اقدامات شورشیان به دولت ، چه دور می تواند به آنجا برود: آیا از لحظه ایجاد گروه شورشی ، هنگامی که شورشیان به اندازه کافی سازمان یافته بودند یا وقتی از کنترل کافی برخوردار بودندبالای سرزمین؟(به Dumberry ، صفحه 112 مراجعه کنید). در مورد طالبان ، این مسئله با این واقعیت پیچیده تر است که آنها هنوز هم دولت واقعی در هنگام وقوع حملات یازده سپتامبر بودند. پس از کمپین بمباران ایالات متحده ، آنها رانده شدند و بعداً به شکل یک شورش گسترده ظاهر شدند. از دیدگاه زمانی به هیچ وجه مشخص نیست که مکانیسم ماده 10 برای ویژگی به دولت اعمال می شود ، اعمال انجام شده در سال 2001. در صورت وجود ، قانون مربوط به انتساب ماده 4 بود. رفتار طالبان قبل از سال 2021 به دولت و همچنین به خوبی به دولت مربوط می شد ، که به خوبی با عدم اجرای شاکیان در اجرای دولت برای ده سال گذشته مطابقت ندارد.
در هر صورت ، جای سوال دارد که آیا قوانین انتساب می تواند از پیوست دارایی های دولت پشتیبانی کند. قوانین انتساب قوانین ثانویه مسئولیت "برای این منظور خاص تدوین شده است ، و نه برای اهداف دیگری که ممکن است برای تعریف دولت یا دولت آن لازم باشد" (تفسیر مقالات ILC ، فصل 2 ، بند 5). حکم ایالات متحده در سال 2012 باعث ادعای پولی شد که می تواند علیه طالبان اجرا شود - نه علیه دولت. برای توضیح این تمایز اساسی ، قوانین انتساب نیازی به بازی ندارند ، هرچند ممکن است بی اعتنایی به آن بی اعتنایی باشد.
به عنوان یک یادداشت جانبی و به حدی که دولت یافت شد و قوانین بین المللی در مورد جبران خسارت مورد توجه قرار می گرفت ، جبران خسارت باید محدود شود. اگر تاکنون پرونده ای علیه جبران خسارت صورت گرفته باشد ، اینجا است.
نتیجه گیری و مراحل بعدی
علاوه بر مشکلاتی که در بالا ذکر شد ، شاکیان همچنین ممکن است بر اساس مصونیت دولت از اجرای قانون موانع موانع مواجه شوند. هیچ یک از استثنائات FSIA در برابر مصونیت دلبستگی ممکن است به آن اعتماد شود. در حالی که عدالت علیه حامیان مالی تروریسم ("JASTA") ، که در سال 2016 به قانون تبدیل شد ، دامنه استثنائات را برای مصونیت حاکم بر صلاحیت گسترش داد ، این امر بر رژیم قبلی تأثیر مصونیت از دلبستگی تأثیر نمی گذارد. بر این اساس ، ظاهراً جاستا اجازه اجرای علیه دارایی های دولت را نمی دهد.
ایالات متحده استثنائاتی را در اصل مصونیت حاکمیت برای متناسب با اهداف سیاسی ، به روشهایی که گفته می شود نقض حقوق بین الملل و ایجاد اختلافات مشهور است ، تنظیم کرده است (به پست های قبلی در اینجا و اینجا مراجعه کنید). تلاش برای تصرف دارایی های افغانستان بر اساس این که طالبان اکنون دولت واقعی و دسترسی به دارایی های دولتی هستند ، باید مقاومت کنند. این موارد نه تنها عواقب ویرانگر بر وسیله بقای جمعیت خواهد داشت ، بلکه فاقد مبنای قانونی هستند.
در ماه دسامبر ، دولت آمریكا تا 28 ژانویه 2022 زمان اضافی را درخواست كرد تا در مورد نوشته های اعدام كه توسط شاكران هاولیش در حساب های DAB ارائه شده است ، بیانیه مورد علاقه خود را ارائه دهد. گروه دیگری از شاکیان قربانیان یازده سپتامبر به دنبال مداخله بوده اند و اظهار داشتند که آنها برای سهمی از وجوه درخواست می کنند. مشاور برای یک گروه از شاکیان قبلاً اظهار داشتند که فکر می کنند "وجوه باید به همه قربانیان برود ، نه چند مورد انتخاب". به هیچ وجه مشخص نیست که آیا طالبان در تمام این دادرسی ها به عنوان متهم معرفی شده اند. گفته می شود مذاکرات بین وکلا برای شاکیان هاولیش و وزارت دادگستری صورت می گیرد. گفته می شود که "اگر دولت بایدن آنها را در دادگاه پشت سر بگذارد ،" معامله ای را برای تقسیم 7 میلیارد دلار بین سه دسته از گیرنده ها پیشنهاد کرده است. "