تحلیل بنیادی در مقابل تکنیکال – راهنمای مبتدیان با مزایا و معایب هر روش تحلیل سرمایه گذاری

بحث بر سر شایستگی های نسبی تحلیل بنیادی و تکنیکال بحث برانگیز است. سرمایه گذاران و معامله گران به طور یکسان اغلب وقتی یکی را بر دیگری انتخاب می کنند از دست می دهند. در واقع، هر دو را می توان به طور موثر ترکیب کرد.

منبع تصویر: Georgii Shipin / Shutterstock. com

در این پست تفاوت ها را توضیح داده و نقاط قوت و ضعف هر کدام را برجسته می کنیم. ما همچنین چند روش برای ترکیب این دو رویکرد و آنچه در آینده برای اشکال مختلف تحلیل سرمایه‌گذاری در انتظار خواهد بود را فهرست می‌کنیم.

تحلیل بنیادی چیست؟

منبع تصویر: ایجاد مشاغل 51 / Shutterstock. com

تحلیل بنیادی در بازار سهام روشی برای ارزیابی یک شرکت و تعیین ارزش ذاتی سهام آن است. شرکت ها به گونه ای ارزش گذاری می شوند که گویی در بورس نیستند، بدون توجه به قیمت های بازار آنها. سپس تصمیمات خرید و فروش بر اساس اینکه سهام با تخفیف معامله می شود یا حق بیمه به ارزش منصفانه آن گرفته می شود.

اگرچه ارزش سهام در نهایت یک نظر است، اما شرکت‌های نسبتاً کم ارزش می‌توانند در بلندمدت عملکرد بهتری داشته باشند. تحلیل بنیادی را می توان در سایر بازارها از جمله ارزها و کالاها نیز اعمال کرد. در این صورت هر عاملی که بر ارزش دارایی تأثیر می گذارد در نظر گرفته می شود.

تحلیل تکنیکال چیست؟

منبع تصویر: SmartPhotoLab / Shutterstock. com

تحلیل تکنیکال فقط بر اساس داده های قیمت یا حجم سهام است. هدف پیش‌بینی آینده نیست، بلکه شناسایی محتمل‌ترین سناریوها است. اقدام قیمت به عنوان نشانه ای از نحوه عملکرد شرکت کنندگان در بازار در گذشته و نحوه عملکرد آنها در آینده استفاده می شود.

تحلیلگران فنی از الگوهای نمودار و روندها، سطوح حمایت و مقاومت و رفتار قیمت و حجم برای شناسایی فرصت های معاملاتی با امید مثبت استفاده می کنند. تجزیه و تحلیل فنی کسب و کار اساسی، یا اقتصاد که بر ارزش یک شرکت تاثیر می گذارد را در نظر نمی گیرد.

درک تفاوت

منبع تصویر: iDin_PhotoStock / Shutterstock. com

تفاوت بین این دو رویکرد به چیزی برمی گردد که ارزش و قیمت سهام را تعیین می کند. تحلیل بنیادی ارزش شرکت را در نظر می گیرد. این در نهایت به ارزش دارایی و سودی که می تواند ایجاد کند بستگی دارد. تحلیلگران بنیادی نگران تفاوت بین ارزش سهام و قیمتی هستند که در آن معامله می شود.

تجزیه و تحلیل فنی مربوط به اقدام قیمت است، که سرنخ هایی در مورد پویایی عرضه و تقاضای سهام می دهد - که در نهایت قیمت سهام را تعیین می کند. الگوها اغلب خود را تکرار می کنند زیرا سرمایه گذاران اغلب در شرایط یکسان به همان شیوه رفتار می کنند. تحلیل تکنیکال به تنهایی به داده های قیمت و حجم مربوط می شود.

ابزارهای مورد استفاده برای تحلیل بنیادی و تکنیکال

منبع تصویر: ViblyPhoto / Shutterstock. com

تحلیلگران بنیادی موقعیت و عملکرد مالی یک شرکت، بازاری که در آن فعالیت می کند، رقبا و اقتصاد را در نظر می گیرند. مهمترین منبع داده برای تحلیل بنیادی، صورتهای مالی شرکت است. اینها شامل صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد است.

داده‌های این اظهارات را می‌توان برای محاسبه نسبت‌ها و معیارهایی استفاده کرد که عملکرد، سلامت و نرخ رشد شرکت را منعکس می‌کند. داده های صنعت و عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و مخارج خرده فروشی نیز برای پیش بینی نرخ رشد آتی استفاده می شوند. در نهایت، ارزش منصفانه پس از مقایسه چندین مدل و نسبت به دست می آید.

تجزیه و تحلیل فنی بسیار گسترده تر از آن است که بسیاری از افراد متوجه شوند. همه Chartists از نمودارهای قیمت استفاده می کنند - معمولاً یا نمودارهای خط ، نمودارهای نوار یا نمودارهای شمعدانی. جدا از نمودارهای قیمت ، ابزارهای مورد استفاده می توانند بسیار متفاوت باشند. برخی از تحلیلگران از شاخص هایی مانند میانگین حرکت و نوسان سازهای محاسبه شده از قیمت سهام استفاده می کنند. برخی دیگر از الگوهای قیمت و چارچوب های تجزیه و تحلیل پیچیده مانند امواج الیوت و مشخصات بازار استفاده می کنند. دنبال کنندگان روند از ابزارهای دیگر برای شناسایی روند قیمت و اندازه گیری حرکت استفاده می کنند.

بنیادی در مقابل تجزیه و تحلیل فنی: کدام یک بهتر است؟

منبع تصویر: Michal Mrozek / Shutterstock. com

بحث در مورد تجزیه و تحلیل اساسی و فنی بحث برانگیز است. طرفداران هر نوع تجزیه و تحلیل اغلب گزینه های جایگزین را می نویسند اما سوء تفاهم می کنند که هر دو می توانند جای خود را داشته باشند. تجزیه و تحلیل اساسی برای سرمایه گذاری های بلند مدت مفید است ، در حالی که تجزیه و تحلیل فنی برای تجارت کوتاه مدت و زمان بندی بازار مفیدتر است. هر دو همچنین می توانند برای برنامه ریزی و اجرای سرمایه گذاری در میان مدت و بلند مدت ترکیب شوند.

حرکات قیمت کوتاه مدت با عرضه و تقاضا تعیین می شود ، که به نوبه خود بسیار بیشتر از آنچه که به طور معمول به تجزیه و تحلیل اساسی می رود ، تحت تأثیر قرار می گیرند. احساسات بازار و تأثیر احساسات بر فعالیت بازار فقط با استفاده از داده های قیمت و حجم قابل تجزیه و تحلیل است. از طرف دیگر ، از نمودارها نمی توان برای تعیین اینکه آیا سهام زیر یا بیش از حد ارزش دارد و ارزش آن ممکن است سالها در آینده باشد ، استفاده شود. نمودارها منعکس کننده آنچه در گذشته اتفاق افتاده است ، و ارزش آنها از افق زمانی طولانی تر می شود.

جوانب مثبت و منفی تجزیه و تحلیل اساسی

منبع تصویر: Opolja / Shutterstock. com

تجزیه و تحلیل مبتنی بر موقعیت مالی و رقابتی یک شرکت دارای چندین مزیت است. تجزیه و تحلیل محیطی که در آن فعالیت می کند نیز دارای ارزش است. تمرکز فقط بر روی تجارت ، به جای قیمت سهام ، به سرمایه گذاران ایده ای از آنچه در واقع این شرکت ارزش دارد ، می دهد. این برای سرمایه گذاری طولانی مدت بسیار ارزشمند است. سرمایه گذاری در طول حباب های بازار می تواند پاداش دهنده باشد - اما هنوز هم مهم است که بدانید بازار در یک حباب است.

ریسک نمونه کارها را می توان با محاسبه حق بیمه به ارزش منصفانه ای که سهام در آن تجارت می کند ، مدیریت کرد. سپس تصمیمات تخصیص دارایی می تواند برای کاهش نزولی احتمالی یک نمونه کارها اتخاذ شود. بیشترین سود معمولاً توسط سرمایه گذاران درست می شود که بقیه بازار اشتباه است. این فقط با تجزیه و تحلیل اساسی قابل دستیابی است. همچنین ، تصمیمات مبتنی بر تجزیه و تحلیل اساسی به طور معمول احتمال صحیح بودن ، به ویژه در دراز مدت ، از احتمال بالاتری برخوردار است.

منبع تصویر: T. Dallas / Shutterstock. com

همچنین چندین اشکال برای تجزیه و تحلیل اساسی وجود دارد. مهم است که در مورد محدودیت های آن واقع بین باشید. تجزیه و تحلیل اساسی وقت گیر است - هر شرکت باید به طور مستقل و با جزئیات مورد مطالعه قرار گیرد. بیشتر اطلاعات مورد استفاده در تجزیه و تحلیل بنیادی به طور گسترده ای در دسترس است. برای به دست آوردن لبه با اصول ، باید مجموعه داده های منحصر به فردی را پیدا کنید که در دسترس اکثر سرمایه گذاران نیست.

تجزیه و تحلیل اساسی در مورد آنچه ممکن است در کوتاه مدت اتفاق بیفتد ، به شما بسیار کم می گوید. با نگاهی به صورتهای مالی ، حرکات کوتاه مدت و نوسانات را نمی توان پیش بینی کرد. تجزیه و تحلیل اساسی بسیار دقیق تر از آنچه اغلب درک می شود. مدل های ارزیابی مانند مدل جریان نقدی تخفیف بر اساس فرضیات بیشماری است که به ندرت بسیار دقیق هستند. ارزیابی های هدف می تواند بر اساس نسبی مفید باشد اما در مورد ارزش گذاری یک شرکت بیش از یک یا دو سال به آینده محدود می شود.

جوانب مثبت و منفی تجزیه و تحلیل فنی

منبع تصویر: redpixel. pl / Shutterstock. com

یکی از مهمترین مزایای تجزیه و تحلیل فنی این است که سهام را می توان به سرعت تجزیه و تحلیل کرد. همچنین ، برخی از کارها را می توان به صورت خودکار انجام داد که باعث صرفه جویی در وقت می شود. این بدان معنی است که یک تحلیلگر فنی می تواند سهام بیشتری را پوشش دهد و ایده هایی را از یک جهان بزرگتر ترسیم کند. از تجزیه و تحلیل فنی همچنین می توان برای شناسایی اهداف قیمت استفاده کرد و سطحی که در آن یک ایده بدیهی است اشتباه است. این امر به معامله گران اجازه می دهد تا استراتژی های سرمایه گذاری را با پروفایل های کاملاً مشخص ریسک و پاداش ایجاد کنند.

در کوتاه مدت ، اقدام قیمت تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد که تجزیه و تحلیل اساسی نمی تواند انتخاب کند. تأثیر احساسات بازار ، روانشناسی بازار و عرضه و تقاضا با دیدن یک نمودار می تواند مشاهده شود. از تجزیه و تحلیل فنی می توان برای بهبود زمان و استراتژی های تجاری متناسب با شرایط بازار استفاده کرد.

این می تواند استراتژی های محافظت را با بهبود زمان شما در هنگام فروش کوتاه یا گزینه های خرید بهبود بخشد. با نگاهی به نمودار می توانید به سرعت ببینید که آیا قیمت سهام در محدوده معاملاتی است یا یک روند. برخی از استراتژی های فنی را می توان دوباره آزمایش کرد. این بدان معنی است که آنها می توانند از نظر علمی مورد آزمایش و استفاده قرار گیرند. استراتژی هایی که می توانند مورد آزمایش قرار گیرند ، اساس بسیاری از استراتژی های تجارت الگوریتمی را تشکیل می دهند.

منبع تصویر: Jirsak / Shutterstock. com

تجزیه و تحلیل فنی البته اشکالاتی دارد. در بین این موارد این است که در حالی که برخی از رویکردهای فنی قابل آزمایش هستند ، بسیاری نمی توانند. تجارت الگوی ، تجزیه و تحلیل موج الیوت و سایر اشکال تجزیه و تحلیل فنی ذهنی است و به قضاوت متکی است. استفاده از نمودارها اغلب به عنوان یک هنر بیشتر از یک علم در نظر گرفته می شود.

تجزیه و تحلیل فنی اغلب منجر به ابهام می شود. دو تحلیلگر فنی با استفاده از رویکردهای مختلف می توانند در مورد همان سهام به نتیجه گیری های بسیار متفاوتی برسند. نمودارها اغلب در بازه های زمانی مختلف بسیار متفاوت به نظر می رسند. و با وجود تعداد زیادی از روش های تجزیه و تحلیل ، شاخص ها و بازه های زمانی موجود ، تشکیل یک نمای واحد می تواند یک چالش باشد. این اغلب اتفاق می افتد و به عنوان فلج تجزیه و تحلیل شناخته می شود.

تنظیمات معاملات فنی نرخ پیروزی نسبتاً کمی دارند. در حالی که یک الگوی یا تنظیم ممکن است حاشیه ای داشته باشد ، نرخ برد اغلب کمتر از 60 ٪ است. برای تجارت مجموعه هایی مانند این سودآوری به تعداد زیادی معاملات نیاز دارد.

با استفاده از تجزیه و تحلیل اساسی و فنی

منبع تصویر: Foxy Burrow / Shutterstock. com

روش های مختلفی وجود دارد که می توان از آن می توان از تجزیه و تحلیل فنی و اساسی به طور مؤثر در کنار هم استفاده کرد. موارد زیر چند مورد از راه هایی است که می توانید دو روش را با هم ترکیب کنید:

• به سادگی نگاه کردن به یک نمودار قیمت می تواند ایده ای از جهت یک روند به شما بدهد. این به شما ایده ای می دهد که آیا بازار با ارزیابی شما موافق است یا خیر. شما باید هنگام رفتن در مقابل جمعیت ، محکومیت بیشتری داشته باشید و همچنین در صورت داشتن سهام و تغییر اصول ، آماده خروج سریع باشید.
• شما می توانید بر اساس تجزیه و تحلیل اساسی ، لیستی از سهام مورد نظر خود را برای داشتن خود تهیه کرده و سپس از تجزیه و تحلیل فنی استفاده کنید تا تصمیم بگیرید که آیا یا چه زمانی آنها را خریداری کنید.
• مطالعات کمی نشان داده است که ترکیبی از ارزش و حرکت می تواند یک روش مؤثر در انتخاب سهام باشد. در اصل ، سهام معاملات با ارزش های پایین اما با حرکت شدید تمایل به بهتر شدن دارد.
• از تجزیه و تحلیل فنی می توان برای یافتن سطح ورودی مطلوب برای سهام رشد که در صعود قرار دارند استفاده کرد. شرکت هایی که نرخ رشد بالایی دارند و با ارزش گذاری بالا تجارت می کنند ، اغلب اصلاحات زیادی را تجربه می کنند. در چنین مواردی ، از تجزیه و تحلیل فنی می توان برای شناسایی سطوح بیش از حد استفاده کرد. اینها اغلب بهترین فرصت هایی است که سرمایه گذاران برای خرید سهام رشد به دست می آورند.
• سهام می تواند معاملات بالاتر را مدت طولانی پس از بیش از حد ارزیابی کند. فروش سهام فقط به این دلیل که گران است اغلب به معنای از دست دادن درصد زیادی از تجمع است. با استفاده از روند قیمت و حجم می توانید تا زمان خسته شدن حرکت ، سهام خود را نگه دارید.
• اگر سهام نزدیک به ارزش عادلانه خود معامله کند ، این امر برای ادغام یا تجارت در محدوده خود منطقی است. در حالی که تصویر اساسی یکسان است ، می توانید از روشهای فنی برای تجارت در محدوده استفاده کنید.
• تحقیقات اساسی گاهی اوقات می تواند مورد استفاده قرار گیرد تا مشخص شود کدام بخش از چرخه تجارت برای یک شرکت سودآور است. سپس می توان از تجزیه و تحلیل فنی برای تأیید روندهای پیش بینی شده استفاده کرد.

آینده تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری

منبع تصویر: Poptika / Shutterstock. com

در آینده این احتمال وجود دارد که اشکال مختلف تجزیه و تحلیل به طور فزاینده ای ترکیب شوند. زمینه سرمایه گذاری کمی به دلیل رویکرد علمی تر ، به سرعت در صنعت مدیریت دارایی به رسمیت شناخته شده است. اکنون فناوری اجازه می دهد تا تجزیه و تحلیل اساسی ، فنی و کمی به طور مؤثر ترکیب و آزمایش شود. به طور فزاینده ، امور مالی رفتاری و احساسات بازار در استراتژی های تجارت الگوریتمی گنجانیده می شود. و ، فن آوری های جدید مانند هوش مصنوعی و داده های بزرگ نیز می توانند هر سه شکل تجزیه و تحلیل را تقویت کنند.

به ویژه از منابع جدید داده های بزرگ می توان برای یافتن بینش های منحصر به فرد استفاده کرد. Lehner Investments یک رهبر در زمینه ترکیب تجارت سیستماتیک ، هوش مصنوعی و داده های بزرگ است. در مورد صندوق اطلاعات اطلاعات Lehner Investments ، استراتژی های معاملاتی از داده های تولید شده توسط کاربر همراه با داده های بازار استفاده می کنند. این امر با اندازه گیری احساسات بازار در زمان واقعی و شناسایی معاملات سودآور ، این صندوق را به این صندوق می بخشد. با تکامل صنعت سرمایه گذاری ، می توان انتظار داشت که خطوط بین تجزیه و تحلیل اساسی و تجزیه و تحلیل فنی بیشتر تار شود.

نتیجه

اگر در یک شرکت ثبت نشده سرمایه گذاری می کنید ، تجزیه و تحلیل اساسی تمام آنچه در دسترس دارید برای کار با آن وجود دارد. اما ، وقتی صحبت از سهام ذکر شده است ، چیزهای زیادی وجود دارد که می توان از تاریخ تجارت آنها آموخت. قیمت اوراق بهادار قابل تجارت نیز بیش از اصول اساسی تحت تأثیر قرار می گیرد. به همین دلایل ، تجزیه و تحلیل فنی دارای ارزش است.

با این حال ، برای سرمایه گذاران بلند مدت ، داشتن ایده ای از ارزش یک شرکت مهم است. این مهم است که در هنگام انتخاب سهام برای نگه داشتن طولانی مدت ، مدیریت ریسک نمونه کارها و دانستن اینکه چه زمانی باید از حرکت قیمت های طولانی خارج شوید ، مهم است. در آینده ، بحث در مورد دو سبک تجزیه و تحلیل ممکن است غیرمادی شود زیرا رویکردهای متعدد با رویکردهای کمی و منظم برای سرمایه گذاری ترکیب می شوند.